این دسته افراد وقتی از یک رابطه ای خارج می شوند به سرعت وارد رابطه جدید می شوند چون تنهایی را دوست ندارند و نمیتوانند کارهاشون را به تنهایی انجام بدهند .
یعنی این افراد در زندگیشون میگردن دنبال افرادی که مستقل تر از خودشون و یا کنترل گر باشه .
تا به حال به این فکر کردید که چه میشه یک فرد میشه شخصیت وابسته ؟
اگه ما به عنوان یک پدر و مادر در زمانی کودکی فرزندمان دخالت های نا اگاهانه داشته باشم و مسئولیت های زیاد او را انجام بدم ایا فرزندم را در مسیری قرار داده ام که شخصیت وابسته داشته باشه ؟
فردی که دچار شخصیت وابسته است باید بیاد به تصمیم های کوچک فکر کند و ببیند از چه چیز اون میترسد .
و انها ریز ریز کن که بتونی به راحتی انجام بدی .
مشکل از اونجایی شروع میشه که تو میخواهی یه کاری را انجام بدی ، از سطح روانی تو اون کار بیشتره و انتظار تو اینکه که تو باید اون کار انجام بدی ، خب نمیشه !! ، تو شخصیت وابسته هستی و باید کارهات خرد خرد انجام بدی و بعد از اینکه اون کار انجام دادی اعتماد به نفس شما بالا میره .
یک راهکار دیگه هم این است که اگر جزو شخصیت های وابسته هستی ، حتما بیا با خودگویی های مثبت شروع کن .
بیاین یک بردار رو تصور کنید ، اگر سمت راست اون شخصیت وابسته و سمت چپ اون شخصیت مستقل باشد ، میخواهیم بدونید که برعکس شخصیت وابسته ، شخصیت مستقل نیست ، شخصیت مستقل افراطی میشه سمت چپ بردار و خوبه که هر چیزی در حد وسط بردار قرار بگیرد .
بدون دیدگاه