سبک های فرزند پروری
سبک های فرزند پروری به مجموعهای از روشها، استراتژیها، و سبکها گفته میشود که والدین برای رشد و تربیت کودکان خود به کار میبرند. این سبکها ممکن است به طور طبیعی از تجربیات و فرهنگ والدین به وجود آمده باشند.البته این سبکها به صورت کاملاً مطلق و یکتا نیستند و بسیاری از والدین از ترکیبی از این سبکها در فرزندپروری استفاده میکنند. همچنین میتوانید برای مشاوره گرفتن از روانشاس خانواده برای تربیت فرزندتان با ما در تماس باشید.
تربیت فرزند به چند روش مختلف تقسیم میشود که هرکدام ویژگیها و رویکردهای خاص خود را دارند. این روشها عبارتاند از:
تربیت بیتفاوت:
در این روش، والدین به کودکان خود اجازه میدهند تا خودشان تصمیم بگیرند و بدون محدودیتها عمل کنند. والدین معمولاً به کودکان خود تأکید نمیکنند و از قرار دادن مرزها و محدودیتها خودداری میکنند.تربیت بیتفاوت یکی از سبکهای تربیتی است که در آن والدین کمترین میزان نظارت، حمایت و مشارکت را در زندگی فرزندان خود ارائه میدهند.
تربیت بیتفاوت میتواند عواقب منفی جدی در رشد و توسعه فرزندان دارد. فرزندانی که تحت این نوع تربیت قرار دارند، ممکن است احساس کمبود و کنارگذاشته شدن کنند و مشکلات روانی، اجتماعی و تحصیلی بروز کنند.
تربیت مشارکتی:
این روش تربیت،روشی بین اجباری و بیتفاوت است. والدین در این روش، چارچوب محدودیتها و مرزها را تعیین میکنند اما به کودکان اجازه میدهند تا در برخی موارد تصمیم بگیرند. آنها احساسات کودکان را مورد توجه قرار میدهند و ارتباط مؤثر و محبتآمیزی با آنها دارند. این نوع تربیت میتواند به توسعه مهارتهای اجتماعی و رفتاری سالم در کودکان کمک کند.تربیت مشارکتی یکی از سبکهای تربیتی است که بر اساس تعامل، پشتیبانی و همکاری بین والدین و فرزندان بنا شده است. در این رویکرد، والدین از یک سو، میزان مناسبی از نظارت و مسئولیت به فرزندان خود ارائه میدهند و از سوی دیگر، به احترام نیازها و احساسات فرزندان اهمیت میدهند. تربیت مشارکتی به فرزندان اجازه میدهد تا در فرآیند تصمیمگیریها و حل مسائل خانوادگی مشارکت کنند و از مسئولیتپذیری و خلاقیتشان حمایت میکند.
برخی از ویژگیهای تربیت مشارکتی عبارتند از:
1. نظارت با احترام: والدین در این سبک، با احترام به نیازها و احساسات فرزندان نظارت میکنند و به میزانی که لازم است، کنترل اجرای قوانین و مقررات خانوادگی را بر عهده دارند.
2. توجه به نیازها و حمایت: والدین مشارکتی اهمیت به نیازهای فرزندان میدهند و از آنها حمایت میکنند، اما بهطور همزمان فرزندان را به مسئولیتپذیری تشویق میکنند.
3. توضیح و تفسیر مقررات: والدین مشارکتی معمولاً مقررات خانوادگی را بازیابی میکنند و بهطور واضح و با توجیه آنها را به فرزندان توضیح میدهند.
4. مشارکت در تصمیمگیریها: فرزندان در فرآیند تصمیمگیریها و برنامهریزیهای خانوادگی مشارکت دارند و از دیدگاهها و نظراتشان احترام گذاشته میشود.
مضرات تربیت مشارکتی فرزندان
تربیت مشارکتی (Authoritative Parenting) یکی از الگوهای تربیتی موثر و سالم است؛ اما همچنین میتواند برخی از مضرات و نقاط ضعف را نیز به همراه داشته باشد. برخی از مضرات ممکن عبارتند از:
- افزایش انتظارات: در تربیت مشارکتی، فرزندان اجازه میدهد تا در فرآیند تصمیمگیریها مشارکت کنند و این میتواند منجر به افزایش انتظارات آنها از خود و دیگران شود. اگر وقتیکه فرزندان نتوانستند توقعات خود را برآورده کنند، احساس شکست و ناکامی کنند.
- بروز تضادها: در بعضی موارد، والدین ممکن است در تصمیمگیریها با فرزندان تضاد داشته باشند. این میتواند منجر به ابهام و تردیدهای فرزندان در مورد رفتارها و تصمیمهای خود و والدین شود.
- نداشتن مرزهای واضح: در تربیت مشارکتی، ممکن است والدین مرزهای واضح برای رفتارها و قوانین در خانواده تعیین نکنند، که این میتواند به ابهام و اختلالات در رفتار و فعالیتهای فرزندان منجر شود.
تربیت بدون مداخله:
در این روش، والدین به طور کامل از نقشآفرینی و تربیت فرزند خودداری میکنند و توجهی به نیازها و مشکلات کودکان ندارند. این روش میتواند منجر به ایجاد مشکلات رفتاری و عاطفی جدی در کودکان شود.
تربیت فرزند موفق بستگی به میزان تعامل، انعطافپذیری و پشتوانه عاطفی والدین دارد. روش تربیتی ایدهآل، ترکیبی از مشارکت و محبت، به همراه ایجاد مرزها و محدودیتهای مناسب برای کودکان است تا آنها را به شکل سالم و مسئول بزرگ کند.
بعضی ویژگیهای تربیت بدون مداخله عبارتند از:
1. نقصان نیازها: والدین این سبک تربیتی ممکن است نتوانند نیازهای اساسی فرزندان خود را بهطور کامل برآورده کنند؛ مانند نیازهای فیزیولوژیکی، تحصیلی، اجتماعی و عاطفی.
2. نظارت و کنترل کم: والدین بدون مداخله توجه کمتری به زندگی و رفتارهای فرزندان خود دارند و نمیتوانند از نزدیک بر روی مسیر تربیتی آنها نظارت کنند.
3. عدم پاسخگویی به نیازها: والدین بدون مداخله ممکن است نتوانند به نیازها و درخواستهای فرزندانشان پاسخ دهند یا از مشکلاتشان غافل باشند.
4. عدم حمایت عاطفی: فرزندان ممکن است کمترین حمایت عاطفی را از والدین بدون مداخله دریافت کنند و به دلیل عدم توجه و تعامل کافی با والدین، احساس کمبود و رضایت ناکافیی داشته باشند.
تربیت فرزندان را از چه سنی باید آغاز کنیم؟
تربیت فرزندان نیاز به شروع زودهنگام و مراقبتهای مناسب از همان ابتدای زندگی آنها دارد. از زمان تولد، فرزندان به تعامل و محبت والدین خود نیاز دارند و تأثیر بسزایی از این تعاملات بر رشد و توسعهشان خواهد بود. اما برای شروع رسمیتر تربیت، میتوانید از سنهای زیر استفاده کنید:
1. از زمان تولد: از لحظهای که فرزندان به دنیا میآیند، نیاز به توجه، محبت و اهتمام والدین دارند. این مرحله میتواند اثرات طولانیمدت بر رفتارها و الگوهای رفتاری آنها داشته باشد.
2. از دوره نوزادی تا پیش از مدرسه: در این دوره، فرزندان به توجه و تربیت خاصی نیاز دارند. مهم است والدین برای ایجاد ارتباط محبتآمیز با فرزندان و ارائه محیط حمایتکننده تلاش کنند.
3. دوره مدرسه: با ورود به دوره مدرسه، تربیت فرزندان به یک مرحله جدید و مهم میرسد. این دوره میتواند بر روی آموزش مهارتهای اجتماعی، انضباط و ارزشهای اخلاقی تأکید داشته باشد.
4. دوره نوجوانی و جوانی: در این دوره، تربیت فرزندان به توجه ویژهتری نیاز دارد، زیرا آنها با چالشهای جدیدی مواجه میشوند. تأکید بر توجه به انتخابها، خلاقیت، اعتماد به نفس و مهارتهای مسئولیتی مهم است.
برای موفقیت بهتر در تربیت فرزندان، نیاز به پیوستگی و مداومت در روند تربیت و ایجاد ارتباط مثبت با آنها وجود دارد. همچنین، تربیت فرزندان نیاز به اطلاعات و مهارتهای تربیتی مناسبی دارد تا بتوان بهترین نتایج را بهدست آورد. از این رو، آموزش و یادگیری مداوم برای والدین نقش مهمی در تربیت بهتر فرزندان خواهد داشت.
مقالات پیشنهادی :
بدون دیدگاه