تاثیر آموزش راهبردهای حل مساله بر کاهش فشار روانی (استرس) مادران

تاثیر آموزش راهبردهای حل مساله بر کاهش فشار روانی (استرس) مادران

تاثیر آموزش راهبردهای حل مساله بر کاهش فشار روانی (استرس) مادران دارای کودکان با نیازهای ویژه

در سال تحصیلی 87-1386

دکتر شیرین ولی زاده ، آزیتا داوودی فر

هدف:

هدف از این پژوهش بررسی تاثیر آموزش راهبردهای حل مساله بر کاهش فشار روانی (استرس) مادران دارای کودکان با نیازهای ویژه در شهر تهران بود. روش: جامعه آماری این پژوهش را 22 مادر دارای کودک با نیازهای ویژه، که فرزندان آن ها در بهزیستی دارای پرونده بودند، تشکیل می داد.

ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه سنجش فشار روانی (استرس) (CISS) است که توسط دندلر و پارکر (1990) ساخته شده است. و مجموعه آموزش راهبردهای حل مساله لازاروس فولکمن (1981) بود که بر پایه 8 راهبرد یا حل مساله اجرا شد.

با توجه به طرح پژوهش (طرح گروه آزمایشی-گروه کنترل: آزمودنی های همتا شده) در چهارچوب روش نیمه آزمایشی در ابتدا پرسشنامه سنجش فشار روانی (استرس) (CISS) بر روی آن ها اجرا شد و در این بین 44 نفر از مادران دارای فرزند با نیازهای ویژه پوشش بهزیستی که از میزان فشار روانی بالایی برخوردار بودند انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه 22 نفری (گروه آزمایش و کنترل) تقسیم شدند.

سپس گروه آزمایش به مدت 10 جلسه آموزش (به مدت 75 دقیقه) راهبردهای حل مساله لازاروس فولکمن را آموزش دیدند. لازم به ذکر است که مادران گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. داده های به دست آمده از روش t همبسته مورد بررسی قرار گرفتند.

یافته ها:

نتایج پژوهش بیانگر آن بود که بین نمرات گروه آزمایش و گروه کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: آموزش راهبردهای حل مساله به مادران کودکان دارای نیازهای ویژه موجب کاهش فشار روانی (استرس) آن ها شد.

مقدمه

استرس و فشارهای روانی از جمله عوامل لاینفک زندگی قرن 21 هستند و چگونگی رویارویی و کنارآمدن در سلامت روانی افراد بسیار مهم است (افراسیابی و همکاران، 1386). تجربه ی استرس در زندگی روزمره انسان امری طبیعی است، اما به نظر می رسد پیچیده تر شدن جوامع و ورود متغیرهای جدید اجتماعی که زاده پیشرفت و توسعه مناسبات اجتماعی است به طور روزافزونی رو به رویی با استرس ها و مدیریت آن ها را مشکل تر می کند (پیتز ، 1998).

در این میان گسترش وسایل ارتباط جمعی، بمباران اطلاعاتی و افزایش توقعات و انتظارات اجتماعی از افراد، شیوه مواجهه با این استرس ها و مدیریت آن ها را تحت تاثیر قرار داده است. در چنین شرایطی هر فردی سعی دارد با شیوه های خاص خود که زاده آموزه های قبلی و یا قدرت ابتکار و خلاقیت او است با این استرس ها مقابله نماید (استروترز، پری و مننس ، 2000).

افزایش استرس می تواند به تدریج سلامت روان انسان را به خطر انداخته و منجر به بروز عوارضی مانند افسردگی، اضطراب و کاهش اعتماد به نفس شده و یا منجر به عوارض جسمانی که به عنوان بیماری های سایکوسوماتیک شناخته می شوند گردد.

لسن بری و ره فلت (2004) تاکید می کنند افراد متخصص که برای کودکان با ناتوانی ویژه خدماتی را فراهم می سازند، باید از یک طرف، به طور دقیق میزان فشار روانی را که والدین این کودکان تجربه می کنند، ارزیابی کنند و از طرف دیگر راهکارهایی را برای مقابله با فشار روانی به والدین آموزش دهند.

یکی از روش های موثر و کارآمد در میان رویکردهای درمانی برای مقابله با فشار روانی روش آموزش حل مساله است. در این روش از طریق عرضه آموزش های مورد نیاز (لازاروس فولکمن، 1981)، مجموعه مهارت های لازم جهت حل مسایل در مشکلات روزمره زندگی به فرد آموزش داده می شود و به آن ها کمک می شود تا توانایی ها، اطلاعات، گرایش ها و مهارت های لازم برای زندگی موفق، سالم و بدون فشار روانی زیاد را در خود پرورش دهند.

روش پژوهش

جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه مادران دارای کودکان با نیازهای ویژه، که فرزندان آن ها در بهزیستی دارای پرونده بودند، تشکیل می دهند. با توجه به این که هدف این پژوهش بررسی تاثیر آموزش شیوه های حل مساله بر کاهش میزان فشار روانی مادران دارای کودکان با نیازهای ویژه است، لذا از روش تحقیق نیمه آزمایشی استفاده شد.

با توجه به طرح پژوهش (طرح گروه آزمایشی-گروه کنترل: آزمودنی های همتا شده) در ابتدا پرسشنامه سنجش فشار روانی (استرس) (CISS) بر روی آن ها اجرا شد و در این بین 44 نفر از مادران دارای فرزند با نیازهای ویژه پوشش بهزیستی که از میزان فشار روانی بالایی برخوردار بودند انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه 22 نفری (گروه آزمایش و کنترل) تقسیم شدند.

سپس گروه آزمایش به مدت 10 جلسه آموزش (به مدت 75 دقیقه) راهبردهای حل مساله لازاروس فولکمن را آموزش دیدند. لازم به ذکر است که مادران گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. داده های به دست آمده از روش t همبسته مورد بررسی قرار گرفتند.

ابزار پژوهش

پرسش نامه مورد استفاده در این پژوهش، پرسش نامه ی مقابله با استرس در موقعیت های استرس زا (CISS) است که توسط اندلر و پارکر (1990) ساخته شده است. این پرسش نامه، دارای 48 عبارت است که پاسخ های هر کدام با مقیاس لیکرت به ترتیب، با، خیلی زیاد (5)، زیاد (4)، متوسط (3)، کم (2) و خیلی کم (1) نمره گذاری می شود.

آزمون، سه زمینه اصلی رفتارهای مقابله ای را در بر می گیرد: مقابله مساله مدار، مقابله هیجان مدار و مقابله اجتنابی، هر آزمودنی که در یکی از سبک های مقابله نمره بالاتری کسب کند آن سبک مقابله ای را بیشتر به کار می گیرد.

اندلر و پارکر ضریب آلفای کرونباخ را برای عامل مقابله مساله مدار از 90/0 برای دختران نوجوان تا 92/0 برای پسران نوجوان و برای عامل مقابله هیجان مدار از 85/0 برای دختران تا 82/0 برای پسران و برای عامل مقابله اجتنابی از 82/0 برای دختران تا 85/0 برای پسران گزارش کرده اند.

این پرسش نامه اولین بار در ایران توسط اکبرزاده ترجمه و مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. از آن پس در پژوهش های متعدد اعتبار آن سنجیده شده است. از جمله قریشی (2002) نیز در پژوهش خود ضریب آلفای کرونباخ را در حد بالایی (8133/0=آلفا) به دست آورده است.

شیوه اجرا:

با توجه به اینكه طرح پژوهش نیمه آزمایشی (گروه آزمایشی-گروه کنترل: آزمودنی های همتا شده) بود. در مرحله اول پژوهش حاضر آزمون فشار روانی (استرس) در اختیار مادران قرار گرفت و از آن ها خواسته شد كه سوالات را با دقت بخوانند و جواب هایی را برگزینند كه منطبق بر احساس واقعی آن هاست، نه جواب هایی كه مورد قبول دیگران است.

به آن ها گفته شد كه پرسشنامه جواب صحیح و غلط ندارد. سپس مادران به طور تصادفی به دو گروه 22 نفری آزمایش و كنترل تقسیم شدند. در مرحله بعدی گروه آزمایش به مدت 10 جلسه آموزش (به مدت 75 دقیقه) راهبردهای حل مساله لازاروس فولکمن را آموزش دیدند. لازم به ذکر است که مادران گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند.

یافته ها

با توجه به طرح پژوهش داده های به دست آمده با روش t همبسته مورد بررسی قرار گرفتند.

با توجه به جدول فوق مشاهده شد که بین مادرانی که راهبردهای حل مساله به آنان آموزش داده شد و مادرانی که این آموزش را ندیدند در سطح اطمینان 01/0 مقابله مساله مدار (855/12)، مقابله هیجانی (111/10) و مقابله اجتنابی (097/7) تفاوت معنی دار وجود دارد. می توان نتیجه گرفت که آموزش راهبردهای حل مساله باعث کاهش فشار روانی مادران می شود.

بحث و نتیجه گیری

نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان داد که آموزش شیوه های حل مساله (لازاروس و فولکمن، 1981)، میزان فشار روانی مادران گروه های آزمایش را نسبت به گروه های کنترل کاهش می دهد. نتیجه این فرض با تحقیقات آناستوپولوس و شلتن (1992)؛ آیبرگ و فوت و دچامان (1998)؛ پنکاس و چوئت (2002)؛ ملک پور (1375)؛ قاسمی هرندی (1376)، مسایلی (1378)، اعرابی (1380)، گرامی (1383)، ملک پور و همکاران (1385) که در همه آن ها آموزش را عامل در کاهش فشار روانی والدین به ویژه مادران کودکان با نیازهای ویژه می دانند، همخوانی دارد.

همچنین ماهیت آموزش گروهی، خود می تواند تاثیر مثبت در کاهش فشار روانی داشته باشد؛ زیرا جمع شدن افراد در گروه و این که تک تک افراد احساس کنند که دیگران نیز مشکلاتی مشابه با آن ها دارند، خود در کاهش فشار روانی و کاستن از روحیه منفی و در نتیجه افزایش قبول واقعیت و کنار آمدن با آن موثر است. در این زمینه برگ، لندرت و فال (1998) می گویند اکثر مشکلات اساساً ماهیت اجتماعی و میان فردی دارند.

هنگامی که افراد در جلسه مشاوره گروهی قرار می گیرند، قادر می شوند با ویژگی های سازنده سایر افراد در گروه همانندسازی کنند و از طریق مشاهده رفتار دیگران، درکی صحیح از مشکلات خود به دست آورند. آنان نیز اضافه می کنند گروه فرصتی به دست می دهد تا فرد راه های جدید و رضایت بخش تری را برای ارتباط با دیگران و حل مشکلات خود به دست آورد.

با توجه به نتایج پژوهش انجام شده نتیجه گیری می شود که آموزش شیوه های حل مساله می تواند روشی موثر برای کاهش فشار روانی (استرس) محسوب شود و در کنترل این مشکل مورد استفاده قرار گیرد.

دکتر شیرین ولی زاده روانشناس تربیتی: مدیریت موسسه روانشناسی خانه شیرین

مقالات پیشنهادی :

تاثیر استرس بر بدن[ علائم+عوارض+راهکارها]

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *